شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۲۸
    546
  • ۰۲/۰۱/۲۰
    544
  • ۰۱/۱۲/۲۱
    543
  • ۰۱/۰۶/۳۱
    542
  • ۰۱/۰۳/۲۴
    541
  • ۰۰/۱۱/۱۰
    538
  • ۰۰/۱۰/۱۲
    537
پیوندهای روزانه

444

سه شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۵:۳۹ ق.ظ


پست قبلی را برای این نوشتم که دوستان بیایند و پیشنهاد بدهند که باز هم شانسمان را برای تشکیل گروه کتابخوانی امتحان کنیم. ولی هیچ خبری نشد 😑 حقیقتا متشکرم!

از این بحث که بگذرم، باید بگویم در نبود کتاب هایم، کتاب فضیلت های ناچیز را از یکی از کتابخانه ها برداشتم و مشغول خواندنش هستم. اگرچه اینجا جای کتاب خواندن در ساعت های طولانی نیست. چون ترجیح می دهم بیشتر به خانواده نگاه کنم و با آن ها صحبت کنم تا اینکه یک گوشه در سکوت بنشینم. چون فرصت همنشینی با خانواده برای من کم تر در دسترس است. 

اوضاع و احوال چطور است؟ مثل روزهای گذشته: اخبار ناامید کننده از سر و کولمان بالا می رود و این وسط سر خودمان را گرم کرده ایم. معتقدم کسانی تاریخ را ورق می زنند که در شرایط ناامیدی شدید بقیه، باز هم راه خود را پیدا می کنند. از همین تریبون برای این عده دست تکان می دهم و میروم به غار عزیز خودم.

دیشب باز هم فوتبال بود و طبق معمول فوتبال نمی بینم ولی این باعث نمی شود که نتوانم از یکی از دو تیم متنفر شوم. با پدر، بین بلژیک و ژاپن با اکراه بر سر طرفداری از بلژیک به توافق رسیدیم. در همین حین، بلژیک دو گل نوش جان کرد و من گفتم این تیم ماست است و گل بزن نیست. برگشتم به اتاقم که به امورات زندگی برسم که بلژیک دو گل زد. همیشه جبران عقب افتادگی ها امیدبخش است. چه در زندگی و چه در فوتبال. همان داستان هیچ وقت دیر نیست که نخواستم هیچ وقت قبولش کنم.

فعلا همین


  • ۹۷/۰۴/۱۲
  • ۲۰۴ نمایش
  • شبگرد

نظرات (۵)

اتفاقا پست قبلت باز منو به صرافت انداخت از این کارا بکنم
فعلا با دوستم شروع خواهیم کرد
هر چند که صدبارم شکست خورده باشم
البته حقیقتا آدم فوقش سه یا چهاربار شکست میخوره ولی زود ناامید میشه
باید آستانه شکستمون رو ببریم بالا، نمیگم 40 بار حداقل 10 بار شکست بخوریم بعد بگیم نمیشه

پاسخ:
بله. کاملا موافقم.
و خوبیش اینه که شکست هم بخوریم، عوضش چند صفحه کتاب خوندیم.
ولی چیزی که ناراحتم میکنه، حواشی ایجاد شده ست. تعریف کنم جدا گریه آوره...
خب شما چه کتابی رو پیشنهاد میدین مثلم؟ 
پاسخ:
کتاب خاصی مد نظرم نیست. به نظرم جمعی که قصد دارن بخونن باید با هم تصمیم بگیرن.
چه قلم خوبی دارید
فرصت رو مغتنم شمردین و در مورد قلم من هم اظهار نظر کردین :)
ممنون، ولی مثل ثروت قارون خیلی به کارم نیومده :)
به هر حال اگه کتابی رو تصمیم گرفتین شروع کنین به منم بگین شما رو تو مسابقه کتابخونی شکست بدم :)
پاسخ:
بله :)
ان شاء الله که یه روزی استفاده کنید ازش. اگرنه زمین میشکافه و سقوط می کنید خدای نکرده :)
قضیه رقابت شد؟ پس صبر کنید اول کتاب رو بخونم و بعد برای مطالعه بگم که پیشاپیش برنده باشم!
خب شما پیشنهادی ندارید؟ جنایت و مکافات چطوره؟
آره خب آخرش هم زمین ما رو می بلعه (مرگ و اینا)، اتفاقا یه داستان گفتم برای کسی که از هنرش استفاده نکرده تا حالا 

http://kajnevis.blog.ir/1394/06/26/Selstrom

به هر حال آره همون جنایت و مکافات خوبه، فقط باید چیکار کنیم دقیقا، 
پاسخ:
بله. زمین خوش اشتها...
فکر کنم لینک داستان رو اشتباه فرستادید! 
خوبه که بخش بخشش کنیم و در طول یک مدت زمان مشخص بخونیمش. بعدش هم نقدهای خوب در موردش میخونیم و بحث می کنیم.
اوکی خوبه اینطوری، فقط به نظرم بهتره برای این کار یه گروه تلگرامی باشه تا اگر کسی دیگه هم خواست بتونه توش مشارکت کنه، منم تو وبلاگم می نویسم اگر بچه ها خواستن عضوش بشن، زحمت گروه رو شما بکشین
پاسخ:
از تلگرام استفاده نمیکنم اخیرا...
بعضی از دوستان هم استفاده نمیکنن. به نظرم بحث ها و مطالعه در وبلاگ هامون باشه یه خوبی داره. اون هم اینکه آرشیو باقی میمونه و باز هم می تونیم از مطالب استفاده کنیم.
الان دنبال ترجمه مناسب هستم برای معرفی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی