شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۲۸
    546
  • ۰۲/۰۱/۲۰
    544
  • ۰۱/۱۲/۲۱
    543
  • ۰۱/۰۶/۳۱
    542
  • ۰۱/۰۳/۲۴
    541
  • ۰۰/۱۱/۱۰
    538
  • ۰۰/۱۰/۱۲
    537
پیوندهای روزانه

536

۰۷
آذر

 

از همین تریبون سلام می کنم به خواهران و برادرانم. باید عرض کنم که با یه حساب سرانگشتی، هر کی رو می بینم یه جوری داره به فنا میره. گفتم بدونید تنها نیستید! هر کدوممون یه جوری داریم له می شیم بزرگواران :)

پی نوشت: الحمدالله (هزاربار)

 

  • ۰ نظر
  • ۰۷ آذر ۰۰ ، ۱۹:۴۱
  • ۷۱ نمایش
  • شبگرد

535

۰۵
آذر

 

کاش می تونستم الان با فرزندم توی سن بیست سالگی حرف بزنم. ازش می پرسیدم کجای کارم اشتباه بود؟ کجاها به نظرت می تونستم بهتر باشم و اینکه کجای کار رو درست رفتم؟

این عذاب وجدان دایمی و این حس که شاید یه جای کارم درست نباشه، خیلی عذاب آوره. مسئولیت واقعا بزرگیه و من نمی خوام بابت عملکردم، کمبودی وجود داشته باشه...

ولی آخه کی کامله؟

 

  • ۱ نظر
  • ۰۵ آذر ۰۰ ، ۲۱:۲۴
  • ۸۱ نمایش
  • شبگرد

534

۰۲
آذر

 

به استاد ها درس هایی که دوست دارن رو بدید. نه مثل این استاد ما که روش پژوهش داریم باهاش ولی داره توسعه درس میده!

 

  • ۰ نظر
  • ۰۲ آذر ۰۰ ، ۱۱:۳۱
  • ۶۶ نمایش
  • شبگرد

533

۱۴
آبان

این خبرنگارهای حوزه ی فرهنگی، نود درصدشون احمقانه ترین و سانتی مانتال ترین نظرات رو در مورد سیاست و به خصوص سیاست خارجی میدن.  بابا بشین فیلم اصغر فرهادیت و جشنواره ی فیلم فلان رو نقد کن.  اه

 

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ آبان ۰۰ ، ۰۷:۵۳
  • ۵۸ نمایش
  • شبگرد

532

۲۰
مهر

یه روزی گفته بودم اگر قرار به مرگه، ترجیح میدم از یکی دو سال قبلش بدونم که اوضاع رو جمع و جور کنم. عجب حرف بیخودی زده بودم...این از خود مرگ بدتره.

 

  • ۱ نظر
  • ۲۰ مهر ۰۰ ، ۲۳:۴۴
  • ۷۱ نمایش
  • شبگرد

پیشونی

۲۹
شهریور

توی انتخاب رشته، به خاطر یه استاد خاص، یه دانشگاه رو انتخاب کردم . حالا خبر فوتش رو خوندم. چرا آخه؟ حیف.
حیف...

  • ۰ نظر
  • ۲۹ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۱۴
  • ۷۳ نمایش
  • شبگرد

530

۲۹
شهریور

کلمه ی بغرنج الان دوباره برام معنی شد. یه پشه ی وحشی ریز، زیر پشه بند اومده. هیچ علاقه ای هم به نور گوشی نداره که شکارش کنم. هیچی دیگه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۹ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۰۴
  • ۶۰ نمایش
  • شبگرد

529

۲۶
شهریور

یه وقتایی افکار آدم اینقدر سمیه که آدم ترجیح میده اون ها رو با اطرافیانش مطرح نکنه برای اینکه حال اون ها هم گرفته نشه. این وقت ها آدم دوست داره یه روبات داشته باشه که باهاش حرف بزنه. حالا اگر شانس ما باشه یهو اون ربات، ابر ربات از آب در میاد و تصمیم میگیره دنیای آدم ها رو فتح کنه و یه سلطنت رباتی به وجود بیاره.

 

 

 

  • ۱ نظر
  • ۲۶ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۴۱
  • ۶۵ نمایش
  • شبگرد

528

۲۵
شهریور

بعضی ها از مذهبی ها فضولن. بعضی از غیرمذهبی ها هم فضولن. با این حال این دو گروه یه تفاوت اساسی دارن.  غیرمذهبی ها فضولی میکنن و اظهار نظر میکنن و میرن ولی مذهبی ها، با عنوان رسالت الهی از فضولیشون لذت می برن و بعد ملت رو به بهشت و جهنم حواله میدن. چقدر بدم میاد از این آدما

  • ۱ نظر
  • ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۳۴
  • ۶۳ نمایش
  • شبگرد

528

۱۴
شهریور

 

ما از تهران در نرفتیم که باز هم ما رو بکشونی به این شهر آقای قاضی. ما از این شهر بدمون میاد.

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۳۴
  • ۵۹ نمایش
  • شبگرد