شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۲۸
    546
  • ۰۲/۰۱/۲۰
    544
  • ۰۱/۱۲/۲۱
    543
  • ۰۱/۰۶/۳۱
    542
  • ۰۱/۰۳/۲۴
    541
  • ۰۰/۱۱/۱۰
    538
  • ۰۰/۱۰/۱۲
    537
پیوندهای روزانه

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

431

۳۱
ارديبهشت

توی ترافیک خفه کننده ی ساعت یازده صبح قبل از میدان انقلاب، حرف های بی مزه ی مجری های خنک رادیو را می شنیدم. بحث در مورد حیوان آزاری بود. از دو مجری یکی نقش حیوان آزار را بازی می کرد و دیگری نقش حامی حیوانات. این وسط یکی صدای گربه ای را در می آورد. اسم گربه چه بود‌؟ میثم!
ناظران صدا و سیما بد نیست که اگر از سانسور  آرم باشگاه رم فارغ شده اند، کمی هم روی برنامه های خودشان نظارت کنند.

  • ۰ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۴:۲۳
  • ۱۶۶ نمایش
  • شبگرد


حس می کنید نگرانی در زندگی تان کم دارید؟ باشد. پس این را گوش کنید:

بخش زیادی از واکسن هایی که به بچه های ما می زنند، تولید هند است. هند عوضی رفیق اسراییل.

مراکز عریض و طویل تولید واکسن ما چه می کنند؟ یا برای حیوانات واکسن تولید می کنند یا کل هنرشان تولید قطره و واکسن فلج اطفال است. 


  • ۶ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۱۲
  • ۱۹۳ نمایش
  • شبگرد

کلیدر

۳۰
ارديبهشت


از ده جلد، حالا جلد هفتم هستم. لامصب واقعا قوی است ولی چندان به لحاظ روانی درگیرش نشدم. یعنی شب ها خواب داستان را نمی بینم و در وقت های آزادام بدو بدو نمیروم سراغش. قهرمان شماره یک داستان یعنی گل محمد هم چندان به دلم نمی نشیند. شاید باید بگویم از نظرم قهرمان چندان نجیبی نیست...

باقی صحبتم بماند برای وقتی که دو و نیم جلد پیش رو را تمام کنم.

حالا دو سوال: شما چه می خوانید و اینکه بعد از کلیدر بروم سراغ  «نام من سرخ» یا  «صلحی که همه ی صلح ها را برباد داد» ؟ 


  • ۳ نظر
  • ۳۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۲۹
  • ۱۷۸ نمایش
  • شبگرد

428

۲۸
ارديبهشت


خانم را توی اینستاگرام دنبال می کنم. می دانم که اهل کتاب است و از هر انگشتش یک هنر می بارد. همسرش را هم دورادور می شناسم و می دانم که او هم در حیطه ی فرهنگ فعال است. هر بار که صفحه ی اینستاگرام را باز می کنم، می بینم که خانم یا در حال پختن مربای توت فرنگی است یا رنگینگ و یا خوراکی های خانگی دیگر و همه ی این ها را برای فروش در سایت می گذارد.
با این همه آدم های به قول خودشان خفن و همه فن حریفی که اطرافم می بینم، باید اعتراف کنم این خانم جز معدود افرادی است که شدیدا تحسینش می کنم. اراده اش و اینکه کار برایش عار نیست و تلاشش برای بهبود وضع زندگی اش - با هر چه که در دست دارد- را مقابل روحیه ی کسانی که قرار می دهم که نشسته اند که از آسمان برایشان پول ببارد!

  • ۲ نظر
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۱۶
  • ۱۶۷ نمایش
  • شبگرد

427

۲۵
ارديبهشت


قبل از به دنیا آمدن بچه، هر کی از راه می رسد، می گوید: خوب بخوابی ها! دیگر از خواب خبری نیست. قدر نظم زندگی ات را بدان که بعد از به دنیا آمدن بچه از آن خبری نیست!

حالا که از مادر شدنم مدت ها می گذرد، باید بگویم که همه چیز برعکس آنچه دیگران می گفتند شده! زندگی ام بعد از مدتی بسیار منظم تر از قبل شد و با سختی هایش الحمدالله توانستم کنار بیایم. البته معلوم است که بچه با بچه فرق می کند و هر بچه ای قلق و دردسرهای خاص خودش را دارد، ولی اخیرا متوجه مساله ای شده ام. خدا بعد از آمدن بچه در عوض محدودیتی که برای آدم ایجاد می شود، قدرت و توانایی های جدید می دهد. قدرتی که با آن می شود محدودیت را دور زد.

برای من، این نعمت نظم بود. شاید برایتان خنده دار باشد ولی یکی از چیزهایی که در شب قدر ها و موقعیت های مختلف از خدا می خواسته ام، همین نظم بوده. حالا در روز به میزان مشخصی کتاب می خوانم، به کارهای خانه و زندگی و شخصی و غیر شخصی می رسم و آخر شب که روزم را محاسبه می کنم، می بینم که چقدر راضی ام :)


+ یکی از ویژگی های زنانه (و شاید مردانه) اغراق در سختی هاست. هر کسی میخواهد وانمود کند که شاخ غول را سخت تر شکسته. تجربه ام در این سال ها، یاد داده که بشنوم و رد شوم. تجربه ی هر کسی منحصر است به خودش و ظرفیتش. در نتیجه، ملت را از مراحل مختلف زندگی نترسانیم :)


  • ۲ نظر
  • ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۱۳
  • ۲۰۲ نمایش
  • شبگرد

425

۰۸
ارديبهشت


پرسید: چطور در مقابلش اینقدر ‌انعطاف داری؟

گفتم: خاصیت دنیا اینه که وقتی به آدم های بزرگ و خاص نزدیک میشی، می بینی از درون یه آدم پیش پا افتاده و ناامید کننده هستن. ولی اون شخص، از نزدیک حتی خیلی بهتر و جذاب تر بود. اینطور بود که بهش اعتقاد پیدا کردم.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۴۱
  • ۱۴۸ نمایش
  • شبگرد