United Nothing
نزدیک هفت سال پیش بود. تازه کنکور داده بودم و توی حال و هوای بلاتکلیفی بعد از کنکور روزها و شب ها رو میشمردم. گاهی هم برای گذران اوقاتم فیلم و سریال میدیدم. یکی از شب ها، رسیدم به فیلمی که محصول مشترک ایتالیا و بوسنی بود و حتی تصورش رو هم نمیکردم که ربطی به جنگ بوسنی داشته باشه، ولی ربط داشت. فیلم تموم شد و روح و روانم به قدری به هم ریخت که تا روشن شدن هوا، توی اتاقم راه میرفتم و به خودم و صرب ها لعنت می فرستادم. به خودم به خاطر انتخاب این فیلم و به صرب ها به خاطر این سطح از حیوون بودن. خلاصه اینکه تا همین اخیرا به شدت فراری بودم از خوندن در مورد این جنگ و نسل کشی ولی به خودم گفتم: شبگرد، تو که دستت به هیج جا نمیرسه برای حمایت از یه مظلوم! حداقل با خوندن در موردشون، بهشون ادای احترام کن.
و اینچنین بود که رفتم کتابفروشی کیهان و یکی از کتاب های کتابستان در مورد بوسنی رو برداشتم. اسمش '' لبخند من انتخاب من است'' بود. عنوانش از همون اول روی اعصابم رفت چون من پیروی این مکتبم: جواب یک سیلی دو سیلیه!سیلی اول در جواب سیلی که خوردی و سیلی دوم به این خاطره که طرف هوس تکرار این غلط به ذهنش خطور نکنه!
کتاب چطور بود؟ از ده بهش نمره ی چهار میدم. راوی یک خانم بود که در روایتش هزار باز تکرار کرد که من کودکی م رو از دست دادم. به جای این تکرار، بهتر بود از خودش فاصله بگیره و فضای نسل کشی رو درست روایت کنه. اینکه اون خانم در زمان نسل کشی نه ساله بوده، اصلا توجیه خوبی برای پرش سریع از نسل کشی و جزئیاتش نیست بلکه به عنوان یه ژورنالیست، میتونست از خاطرات مادر، پدر یا باقی نزدیکانش استفاده کنه.
ولی از خوندن این کتاب راضی هستم. مقدمه های بسیار خوبی داشت و کمک کرد قدم اول رو در شناخت بهتر این فاجعه بردارم. فاجعه ای که دونستن در موردش، به ما کمک میکنه که بفهمیم دنیا از اون چیزی که فکر میکردیم، بسیار مزخرف تر و بی در و پیکرتره.
پی نوشت: هلندی های حافظ صلح سازمان ملل، مسئول حفاظت از جون هزاران نفری بودن که در این فاجعه کشته شدن. اون ها، شهدا رو به مسلخ کشوندن و رفتن. یکی از سربازهای هلندی قبل از رفتن، زیر مخفف سازمان ملل نوشت: United Nothing
- ۹۷/۰۸/۰۵
- ۱۹۳ نمایش
اسم اون فیلم چی بود؟!