شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

شبگرد

روزهای زندگی یک شبگرد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۲/۲۸
    546
  • ۰۲/۰۱/۲۰
    544
  • ۰۱/۱۲/۲۱
    543
  • ۰۱/۰۶/۳۱
    542
  • ۰۱/۰۳/۲۴
    541
  • ۰۰/۱۱/۱۰
    538
  • ۰۰/۱۰/۱۲
    537
پیوندهای روزانه
پیوندها

یک گفت و گوی واقعی!

جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۲:۴۵ ق.ظ


مامان: انجیرهای اون یکی درخته که میرسه، گنجشک ها میرن سروقتشون. نیم خور میکنن بعضی دونه هاش رو. باید زودتر بچینیمشون

بابا: آره، دیدمشون

مامان: این آب رو ببر بذار کنار درخت که گنجشک ها بعد انجیر خوردن، آب داشته باشن بخورن

بابا: آب گذاشتم براشون امروز

شبگرد: 😐


  • ۹۷/۰۴/۱۵
  • ۲۳۰ نمایش
  • شبگرد

نظرات (۱)

  • ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۰:۵۵
  • بهروز ...
    • خدا واسن نگهشون داره
    پاسخ:
    متشکرم. همچنین خدا حافظ پدر و مادر شما باشه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم